اصطلاحات کاربردی و مهم سینمایی
استفاده از اصطلاحات سینمایی، بخشی از زبان مشترک دنیای سینما است. سینما، فقط دنیای تصویر نیست، بلکه دنیایی است پُر از اصطلاحات فنی، هنری و روایی که درک آنها، دریچهای بهسمت فهم عمیقتر فیلمها و سریالها ایجاد میکند. اگر تا الان هنگام خواندن نقد فیلم یا گوش دادن به پادکستهای سینمایی با واژههایی مثل لانگشات، جامپکات یا دیزالو مواجه شدهاید و معنیشان را نمیدانستید تا انتها همراه ما باشید. ما در ادامه پرده از راز معانی این اصطلاحات برمیداریم.
اگر علاقه مند به بازیگری هستید با کلیک بر روی دکمه زیر و دریافت مشاوره رایگان اولین قدم برای شروع حرفه بازیگری را بردارید.
تلفن تماس:
آدرس: تهران، چهارراه جهان کودک، ابتدای جردن، کوچه صانعی، پلاک 6، طبقه 3
بخش اول: اصطلاحات فنی و تصویربرداری
سینما پیشاز آنکه یک هنر کلامی باشد، هنری تصویری است و زبان سینما بهکمک قاببندی، حرکت دوربین و میزانسن (چیدمان عناصر در قاب) مفاهیم را منتقل میکند؛ بنابراین آشنایی با اصطلاحات تصویربرداری نهتنها برای فیلمسازان، بلکه برای مخاطبان حرفهای فیلم نیز ضروری است. در ادامه با مهمترین اصطلاحات این حوزه آشنا میشوید.
لانگ شات (Long Shot)
لانگشات نمایی است که از فاصله نسبتاً دوری گرفته میشود، بهطوریکه تمام بدن شخصیت یا تمام سوژه بهطور کامل در قاب قرار میگیرند. این نما برای معرفی محیط، موقعیت مکانی یا ایجاد احساس تنهایی یا بیپناهی بسیار کاربرد دارد. لانگشات اغلب در سکانسهای آغازین فیلم استفاده میشود تا بیننده را با فضای داستان آشناتر کند؛ مثلاً در یک فیلم وسترن، قهرمان در دل بیابان، تنها در لانگشات دیده میشود تا وسعت فضا و تنهایی او بهخوبی حس شود.
کلوزآپ (Close-Up)
کلوزآپ نمایی بسیار نزدیک از صورت یک شخصیت یا یک شی خاص است. این نوع قاببندی کاربردی دراماتیک دارد و برای نشاندادن جزئیات ظریف، حالات چهره، احساسات درونی یا اهمیت ویژه یک شی استفاده میشود. برای مثال، کلوزآپ از چهره بازیگر در لحظهای بحرانی، لرزش لبها یا یک قطره اشک را نشان میدهد و به بیننده این امکان را میدهد با درون شخصیت ارتباط عاطفی برقرار کند.
پن (Pan)
حرکت پن زمانی اتفاق میافتد که دوربین روی پایه خود ثابت میماند و تنها به چپ یا راست میچرخد. این حرکت افقی، برای دنبالکردن یک شخصیت یا سوژه در حال حرکت، معرفی یک فضای بزرگ یا نمایش همزمان چند عنصر مهم در قاب کاربرد دارد. پن میتواند آهسته و نرم یا سریع و هیجانی باشد. حرکت پن بیشازحد سریع میتواند باعث «بلور تصویر» شود که گاهی آگاهانه برای ایجاد حس گیجی یا آشفتگی استفاده میشود.
تیلت (Tilt)
تیلت حرکت عمودی دوربین بهسمت بالا یا پایین است، درحالیکه خود دوربین جابهجا نمیشود. اگر دوربین به بالا نگاه کند به آن تیلت آپ (Tilt Up) و اگر به پایین نگاه کند به آن تیلت داون (Tilt Down) گفته میشود. این تکنیک برای مواردی مانند آشکارشدن تدریجی یک شخصیت یا سازه بلند، نمایش تضاد میان عناصر بالا و پایین قاب یا القای هیبت و عظمت یک چیز (مانند ساختمان، مجسمه یا حتی قدرت یک شخصیت) استفاده میشود.
ترکینگ شات (Tracking Shot)
ترکینگ شات به نمایی گفته میشود که در آن دوربین همراه با سوژه حرکت میکند. این حرکت ممکن است بر روی ریل (Dolly) با استدیکم یا حتی در خودرو انجام شود. برخلاف پن و تیلت که فقط محور دید دوربین تغییر میکند در ترکینگ شات کل دوربین جابهجا میشود. این تکنیک برای خلق صحنههای پرتحرک، همراهی با شخصیت و واردکردن بیننده به درون ماجرا به کار میرود.
بخش دوم: اصطلاحات تدوین و مونتاژ
تدوین یکی از مهمترین مراحل پستولید فیلم است که ریتم، ضربآهنگ و روایت را شکل میدهد. نوع برش و چیدمان نماها میتواند احساسات مخاطب را هدایت کند یا حتی او را فریب دهد! در ادامه با پرکاربردترین اصطلاحات تدوین آشنا میشوید:
- کات (Cut): این اصطلاح بهمعنای سادهترین و رایجترین نوع برش است. در این حالت، تصویر فعلی بهطور ناگهانی با تصویر بعدی جایگزین میشود. کات معمولاً زمانی به کار میرود که نیازی به ایجاد فاصله زمانی یا القای حس خاصی بین دو نما وجود ندارد.
- جامپکات (Jump Cut): جامپکات نوعی برش ناگهانی در داخل یک صحنه واحد است که باعث ایجاد پرش زمانی یا مکانی میشود و اغلب برای ایجاد حس بینظمی، سرعت یا حتی طنز، بهخصوص در فیلمهای تجربی یا ویدیوهای یوتیوب به کار میرود.
- دیزالو (Dissolve): در این تکنیک، تصویر اول کمکم محو و تصویر دوم بهآرامی جایگزین آن میشود. دیزالو حس گذر زمان، رؤیا یا انتقال آرام یک حس را منتقل میکند.
- فیداین / فیداوت (Fade In / Fade Out): فیداین با سیاهی شروع و تصویر بهآرامی ظاهر میشود و فیداوت برعکس آن است؛ یعنی تصویر بهتدریج تاریک میشود. این اصطلاح اغلب در آغاز و پایان صحنهها یا فیلم استفاده میشود.
بخش سوم: اصطلاحات فیلمنامهنویسی
فیلمنامه زبان اصلی تولید یک فیلم و سندی دقیق است که هر تصویر، صدا و حرکت را از قبل برنامهریزی میکند. فیلمنامهنویسان برای صرفهجویی در زمان و وضوح بیشتر از علامتها و اصطلاحات استانداردی استفاده میکنند که در ادامه با برخی از مهمترین آنها آشنا میشوید:
- اکستریور (EXT.): نشاندهندۀ صحنهای است که در فضای باز فیلمبرداری میشود؛ مثلاً: EXT. خیابان تهران – روز.
- اینتریور (): برای صحنههای داخلی به کار میرود، مانند خانه، اتاق، فروشگاه و … INT. اتاق کار – شب.
- VO (Voice Over): یعنی صدای یک شخصیت یا راوی که روی تصاویر شنیده میشود، بدون اینکه گویندهاش دیده شود. این اصطلاح معمولاً در صحنههای ذهنی یا توصیفی کاربرد دارد.
- SFX: مخفف Sound Effects؛ یعنی جلوههای صوتی مثل صدای رعد، شلیک، بستهشدن در یا وزش باد که این موارد بهوضوح در فیلمنامه مشخص میشوند تا گروه صدا در زمان تولید آماده باشند.
بخش چهارم: اصطلاحات روایی و ساختاری
در دل هر فیلم، یک ساختار روایی منسجم نهفته است که داستان را هدایت میکند و باعث درگیری احساسی مخاطب با ماجرا میشود. شناخت اصطلاحات روایی به تحلیل بهتر فیلمها، نوشتن داستان و درک زیرمتنها کمک میکند. این اصطلاحات سینمایی عبارتاند از:
- خط داستانی (Plot): خط داستانی، ترتیب رویدادهای اصلی فیلم است که شخصیتها را از نقطه شروع تا پایان هدایت میکند. آنچه در خلاصه داستانها میخوانیم، معمولاً بازتابی از همین ساختار رویدادی است. در حقیقت Plot موتور محرک داستان بهحساب میآید.
- تعلیق (Suspense): این اصطلاح سینمایی برای حس انتظار و نگرانی که هنگام پیشبینی یک اتفاق ناشناخته در مخاطب ایجاد میشود، به کار میرود. تعلیق زمانی شکل میگیرد که اطلاعاتی از آینده یا یک خطر احتمالی داریم؛ اما نتیجه آن را نمیدانیم. آلفرد هیچکاک استاد خلق تعلیق در سینما بود.
- فلاشبک (Flashback): فلاشبک یکی از اصطلاحات سینمایی برای بازگشت کوتاه یا بلند به گذشته است که معمولاً برای آشکارکردن اطلاعات پنهان یا پیشزمینه شخصیتها استفاده میشود. فلاشبک میتواند زمان روایت را بشکند و داستان را لایهدارتر کند.
- آنتیکلایمکس (Anti-Climax): پایانی است که برخلاف انتظار مخاطب، هیجان یا اوج خاصی ندارد. در این نوع پایان، ماجرا ممکن است خیلی ساده یا ناگهانی تمام شود؛ طوری که مخاطب غافلگیر میشود. این اصطلاح گاهی برای واقعیتر نشاندادن داستان یا ایجاد حس شوک به کار میرود. پایان آنتیکلایمکس ممکن است از نظر بعضی مخاطبان ناامیدکننده باشد؛ اما معمولاً باعث میشود فیلم در ذهن بماند و بحثبرانگیز شود.
جدول اصطلاحات کاربردی سینمایی
تمام اصطلاحات سینمایی را همراه با کاربردهایشان در جدول زیر خلاصه کردهایم:
اصطلاح انگلیسی |
ترجمه فارسی |
توضیح کوتاه |
Long Shot | لانگشات | نمای دور از سوژه، کل بدن در قاب |
Close-Up | کلوزآپ | نمای نزدیک از صورت یا اشیا |
Pan | پن | حرکت افقی دوربین |
Tilt | تیلت | حرکت عمودی دوربین |
Tracking Shot | ترکینگشات | حرکت دوربین همراه سوژه |
Cut | کات | برش ساده بین دو نما |
Jump Cut | جامپکات | پرش ناگهانی در تدوین |
Dissolve | دیزالو | محوشدن تدریجی تصاویر |
Fade In/Out | فید این/اوت | روشن/تاریکشدن تدریجی |
EXT. | اکستریور | فضای بیرونی در فیلمنامه |
INT. | اینتریور | فضای داخلی در فیلمنامه |
VO | ویس اور | صدای راوی بر تصویر |
SFX | جلوه صوتی | افکتهای صوتی خاص |
Plot | خط داستانی | مسیر کلی داستان |
Flashback | فلاشبک | بازگشت به گذشته |
Suspense | تعلیق | حس انتظار و هیجان |
Anti-Climax | آنتیکلایمکس | پایان دور از انتظار |
بخش پنجم: اصطلاحات بازیگری و کارگردانی
آشنایی با اصطلاحاتی که در پشت صحنه بین بازیگران و کارگردانها رد و بدل میشود، جذابیت خاصی برای علاقهمندان به سینما دارد. این اصطلاحات را در ادامه آوردهایم:
- ایمپرووایز (Improvise): بداههگویی یا بازی در لحظه بدون فیلمنامه؛
- متد اکتینگ (Method Acting): شیوهای از بازیگری که بازیگر حتی خارج از فیلمبرداری، بهطور کامل در نقش فرو میرود؛
- اکشن (Action): دستور آغاز بازی توسط کارگردان؛
- کات (Cut): دستور توقف بازی توسط کارگردان.
مثال واقعی از تحلیل صحنه با استفاده از این اصطلاحات
فرض کنید در فیلم “Inception” صحنهای را میبینید که شخصیت اصلی از خیابانی عبور میکند:
- این صحنه با یک Long Shot آغاز میشود تا محیط شهر را نشان بدهد؛
- دوربین بهآرامی بهسمت شخصیت Pan میشود؛
- سپس یک Tracking Shot از پشت سر او حرکت میکند؛
- یک Jump Cut به اتاقی میزنیم که در ذهن شخصیت اتفاق میافتد؛
- صدا با Voice Over همراه میشود تا فکرهای او را بشنویم؛
- در نهایت با Fade Out به پایان میرسد.
یادگیری اصطلاحات سینمایی، اولین قدم برای بازیگری
سینما فقط تصویر و دیالوگ نیست، بلکه مجموعهای از کدها و نشانههایی است که فهم دقیق آنها به شما کمک میکند تا فیلمها را حرفهایتر ببینید و حتی تحلیل کنید. اگر دانشجوی سینما هستید یا صرفاً عاشق فیلمدیدن یا حتی قصد دارید به دنیای سینما وارد شوید، دانستن این اصطلاحات سینمایی، برای شما بسیار کاربردی و مفید خواهد بود. برای شرکت در دورههای سینما، پیشنهاد میکنیم آموزشگاه فیلمسازی هنر و سینما را انتخاب کنید.
سؤالات متداول
۱. چرا آشنایی با اصطلاحات سینمایی برای علاقهمندان به فیلم مهم است؟
چون این اصطلاحات زبان مشترک سینما هستند و درک آنها باعث میشود فیلمها را عمیقتر ببینیم، نقدها را بهتر بفهمیم و بتوانیم تحلیل حرفهایتری ارائه دهیم.
۲. تفاوت لانگشات و کلوزآپ در چیست؟
لانگشات نمای دوری است که سوژه کامل در قاب قرار دارد و معمولاً برای معرفی فضا استفاده میشود، در حالی که کلوزآپ نمای نزدیکی از صورت یا جزئیات است که احساسات یا اهمیت یک عنصر را برجسته میکند.
۳. جامپکات چه کاربردی در تدوین فیلم دارد؟
جامپکات برای ایجاد پرش زمانی، حس بینظمی یا ریتم سریع استفاده میشود و بیشتر در فیلمهای تجربی یا ویدیوهای اینترنتی دیده میشود.
۴. اصطلاحات INT. و EXT. در فیلمنامهنویسی به چه معنا هستند؟
INT. نشاندهنده صحنهای داخلی و EXT. بیانگر صحنهای خارجی است. این اصطلاحات مکان فیلمبرداری هر سکانس را در فیلمنامه مشخص میکنند.
۵. اصطلاح متد اکتینگ در بازیگری به چه چیزی اشاره دارد؟
متد اکتینگ روشی از بازیگری است که در آن بازیگر برای درک بهتر نقش، کاملاً در شخصیت فرو میرود و حتی خارج از صحنه هم رفتار آن کاراکتر را ادامه میدهد.
بدون دیدگاه